جایگاه حدیث شریف «حسین منی و انا من حسین » در شناخت مقام امام
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۲۶۵۲۲
ایسنا/قم دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث پردیس فارابی دانشگاه تهران به تشریح و تحلیل از روایت " حسین منی و انا من حسین " پرداخت.
حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی مهدوی راد دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث پردیس فارابی دانشگاه تهران و دبیر کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در پنجاه و هشتمین نشست از سلسله نشستهای مجازی " کرونا و زندگی مومنانه" که به همت دانشکده الهیات پردیس فارابی دانشگاه تهران و جهاد دانشگاهی واحد قم برگزار شد، با ارائه بحث موضوع تحلیلی نو از روایت " حسین منی و انا من حسین " عنوان کرد: آنچه که در میان میراث نبوی بسیار معروف است روایت " حسین منی و انا من حسین" است که در بیشترین طرق روایی اعم از خاصه و عامه آمده و مورد گفت و گوهای زیادی نیز قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: بخشی از روایت تحت عنوان " حسین منی" که رسول اکرم (ص) در آن میفرمایند حسین از من است زیرا فرزند من است و در بخش دیگر " انا من حسین" که میفرمایند من از حسین هستم جای بحث دارد و علما در این خصوص با تحلیلهای گوناگونی مواجه شدهاند. شاید معروف ترین و پذیرفته شده ترین آنها کلام مرحوم آیت الله کاشف الغطاء باشد که میگوید مراد این است که اسلام نبوی الحدوث و حسینی البقا است، بدین معنا که درست است که اسلام را رسول الله رقم زدند و فرمان خداوند را به مردم ابلاغ کردند و این آیین به نام و ازآن رسول الله (ص) است اما از سوی دیگر با کنشهای گوناگونی مواجه شد و در یک برهه زمانی در آستانه فروپاشی بود که با قیام امام حسین (ع) بقای آن تضمین شد.
دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران ادامه داد: تحلیل آیت الله کاشف الغطاء دچار اشکال و نقد میشود زیرا روایاتی تحت عنوان " علی منی و انا من علی " و " وهم منی و انا منهم" نیز وجود دارد، البته شایان ذکر است که تعداد طرقی که روایت " حسین منی و انا من حسین " را ذکر کردهاند با سایر روایات قابل قیاس نیست و بیشتر است. نگاه دقیق به این موضوع فقط ازآن فقید علم و تحقیق، محدث امین و محقق شریف، محمدباقر بهبودی است که در نشستی جداگانه باید به آن پرداخت.
وی با بیان اینکه دایره جهل محدودتر از علم و حکمت است، گفت: در روایات ما زمانی که عقل و جهل در تقابل قرار میگیرند عقل نوعی خردمندی دوراندیشانه، کنش هضم مآبانه، فرجام نگرانه و هوشمندانه است در مقابل جهل حرکت بیبنیاد، بی اساس و بدون توجه به فرجام است.
حجت الاسلام والمسلمین مهدوی راد در خصوص حادثه کربلا و مسیر اصلی حرکت حق مداران و حق گستران ینی رسولان و انبیای الهی، اظهار کرد: امام حسین(ع) فرمودند که خروج من در پی شر آفرینی و فساد جویی نیست و من خواهان ظلم و ستم بر کسی نیستم فقط میخواهم که در امت جدم اصلاح ایجاد کنم.
وی در ادامه با اشاره به سخن امام حسین(ع) تحت عنوان " أسیرُ بِسیرَهِ جدی و ابی علی ابن ابی طالب"، ادامه داد: حرکت امام، کنش سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایشان در آن برهه زمانی مطابق نقشه راه حرکت رسول الله و علی ابن ابی طالب (ع) بوده است.
دانشیار پردیس فارابی تصریح کرد: آیه نهم سوره احقاف که تحت عنوان " قُل ما کُنتُ بِدعًا مِنَ الرُسُل..." خطاب به پیغمبر اکرم (ص) میفرماید به مخاطبان خود بگو که من تافته جدا بافته نیستم، بلکه حلقهای از حلقههای انبیای الهی برای هدایت مردم هستم، یعنی مسیر همان مسیر و جهت همان جهت است. حال اگر این آیه را کنار آیه 105 سوره مبارکه انبیاء تحت عنوان " لَقَد کَتَبنا فی الزبور من بعدَ الذکر ان الارضَ یرثُها عبادی الصالحون " قرار دهیم، مشهور آنچه که در میان مفسرین مطرح شده این است که ما در زبور نوشتیم بعد از آنکه در ذکر نوشته بودیم که زمین را صالحان به ارث میبرند، به گونهای تاویل به دوره حکومت حضرت مهدی (عج) نیز دارد.
وی ادامه داد: " ذکر" در اینجا بر اساس تمام تفاسیر موجود یا لوح محفوظ یا تورات است یا الواحی از الواح انبیا یا مضامیر و یا حتی قرآن است. همچنین گفته شده که "بعد" تشریفی است نه زمانی. به نظر من همچنان که برخی از مفسران احتمال دادند و برخی مانند فخر راضی و یکی از مفسران شیعه زیدی تصریح کردند ذکر همان ذکر است یعنی همان که تمامی انبیا بخاطر آن فرمان بعثت گرفتند.
حجت الاسلام والمسلمین مهدوی راد تشریح کرد: علامه مجلسی در شرح کتاب کافی یعنی "مرآة العقول" در بخشی که مربوط به ذکر است میگوید تمام ارسال رسل و انزال کتب و بسیج انبیاء برای ذکر است. بنابراین دامنه ذکر محدود نیست و ذکر یعنی یاد آوردن هر آن چیزی که برای انسان در مسیر زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اعتقادی او به کار میآید، طبق همان آهنگی که کلام امام علی (ع) در خطبه اول نهج البلاغه عنوان کرد " وَ یُذَکِّرُهُم مَنسِیَّ نِعمَتِهِ..." پیامبران باید به یاد بیاورند که کیستند، کجایند، به کجا مرتبط اند و چه باید بکنند.
وی تصریح کرد: زمانی که امام حسین (ع) فرمودند حرکت من در این قیام بر پایه سیره جدم است، یعنی بر پایه همان سیرهای که انبیا حرکت کردند است و سرلوحه این قیام آگاه و بیدار کردن مردم است. روشنگری ابعاد بسیار گستردهای دارد که یکی از این ابعاد اصلاح و تحریف زدایی است که این خود داستان جداگانهای دارد.
دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه پردیس فارابی گفت: اگر بخواهیم به ابعاد گسترده قیام نگاه کنیم باید به این روایت صادق آل محمد توجه کنیم که امام (ع) فرمودهاند من با تامل و تدبر دریافتم تمام دانشی که برای بشر و حیات طیبه او مفید است چهار مورد است: اول خداشناسی یعنی سرچشمه اصلی زندگی و قبله روح را بشناسیم، دوم شناخت هر آن چیزی که خداوند برای کرامت و رسیدن به قله در اختیار انسان قرار داده است، سوم اینکه باید بدانیم خداوند از ما چه خواسته و چهارم آسیب شناسی و معرفتی که نشان میدهد چگونه از این دانشها بهره مند شویم.
وی ادامه داد: امام حسین (ع) قیام کردند تا به به جامعه آن دوران بگویند که اگر حاکمیت در دست بنی امیه باشد فاتحه اسلام خوانده میشود و از بین خواهد رفت.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری امام حسين ع منطقه قم پردیس فارابی دانشگاه تهران امام حسین تحت عنوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۲۶۵۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»